معنی فارسی de-centre

B1

عمل از مرکز خارج کردن یا فاصله گرفتن از دیدگاه‌های مرکزی.

To remove or shift from the center, especially in the context of ideas or narratives.

example
معنی(example):

شما باید باورهای خود را به‌گونه‌ای از مرکز خارج کنید تا نظرات دیگران را در نظر بگیرید.

مثال:

You should de-centre your beliefs to consider others' views.

معنی(example):

هدف این است که روایت‌های سنتی را به‌گونه‌ای از مرکز خارج کنیم.

مثال:

The aim is to de-centre traditional narratives.

معنی فارسی کلمه de-centre

: معنی de-centre به فارسی

عمل از مرکز خارج کردن یا فاصله گرفتن از دیدگاه‌های مرکزی.