معنی فارسی de-christianized
B1غیرمذهبی شده، به وضیعتی اطلاق میشود که در آن تأثیرات مسیحیت به طور قابل توجهی کاهش یافته است.
Having undergone a process of removing or diminishing the influence of Christianity.
- VERB
example
معنی(example):
بسیاری از مردم اعتقاد دارند که کشور قبلاً غیرمذهبی شده، هویت خود را از دست داده است.
مثال:
Many people believe the previously de-christianized country has lost its identity.
معنی(example):
پس از اینکه این کشور غیرمذهبی شد، تغییرات فرهنگی قابل توجهی را تجربه کرد.
مثال:
After it was de-christianized, the nation experienced significant cultural shifts.
معنی فارسی کلمه de-christianized
:
غیرمذهبی شده، به وضیعتی اطلاق میشود که در آن تأثیرات مسیحیت به طور قابل توجهی کاهش یافته است.