معنی فارسی de-christianise
B1غیرمذهبی کردن، عمل حذف تأثیرات مسیحیت از متنهای مختلف.
To remove Christian influences from various texts or narratives.
- VERB
example
معنی(example):
نویسندگان استدلال میکنند که ما نیاز داریم که ادبیات خود را غیرمذهبی کنیم.
مثال:
The authors argue that we need to de-christianise our literature.
معنی(example):
دانشمندان در حال بحث درباره چگونگی غیرمذهبی کردن روایتهای تاریخی به طور مؤثر هستند.
مثال:
Scholars are discussing how to effectively de-christianise historical narratives.
معنی فارسی کلمه de-christianise
:
غیرمذهبی کردن، عمل حذف تأثیرات مسیحیت از متنهای مختلف.