معنی فارسی de-christianises

B1

عملی که در آن تأثیرات مسیحیت از جنبه‌های مختلف جامعه حذف می‌شود.

The act of removing Christian influences from various aspects of society.

example
معنی(example):

سیاست جدید، رویکرد به آموزش را غیرمذهبی می‌کند.

مثال:

The new policy de-christianises the approach to education.

معنی(example):

این جنبش سنت‌هایی را که دیگر مرتبط نیستند، غیرمذهبی می‌کند.

مثال:

This movement de-christianises traditions that are no longer relevant.

معنی فارسی کلمه de-christianises

: معنی de-christianises به فارسی

عملی که در آن تأثیرات مسیحیت از جنبه‌های مختلف جامعه حذف می‌شود.