معنی فارسی de-christianised
B1غیرمذهبی شده، به حالت یا وضعیتی اطلاق میشود که تأثیرات مسیحیت به طور قابل توجهی کاهش یافته است.
Having been subjected to a process of removing or diminishing the influence of Christianity.
- VERB
example
معنی(example):
این جامعه در چند دهه گذشته غیرمذهبی شده است.
مثال:
This community has been de-christianised over the past few decades.
معنی(example):
پس از اینکه غیرمذهبی شد، فرهنگ به شدت تغییر کرد.
مثال:
Once it was de-christianised, the culture greatly transformed.
معنی فارسی کلمه de-christianised
:
غیرمذهبی شده، به حالت یا وضعیتی اطلاق میشود که تأثیرات مسیحیت به طور قابل توجهی کاهش یافته است.