معنی فارسی de-clutter
B1عمل حذف هرگونه شلختگی از فضای ذهنی یا فیزیکی.
To remove clutter from a mental or physical space.
- VERB
example
معنی(example):
وقت آن است که ذهن خود را مرتب کنید و بر روی چیزهایی که مهم هستند تمرکز کنید.
مثال:
It's time to de-clutter your mind and focus on what matters.
معنی(example):
برنامه خود را مرتب کنید تا جایی برای استراحت داشته باشید.
مثال:
De-clutter your schedule to make room for relaxation.
معنی فارسی کلمه de-clutter
:
عمل حذف هرگونه شلختگی از فضای ذهنی یا فیزیکی.