معنی فارسی de-clutters

B1

عمل حذف شلوغی از یک فضای فیزیکی یا دیجیتال.

Actions taken to remove clutter to simplify a space.

example
معنی(example):

او هر هفته فایل‌های دیجیتال خود را مرتب می‌کند تا منظم بماند.

مثال:

He de-clutters his digital files every week to stay organized.

معنی(example):

مرتب‌سازی‌ها می‌توانند به ساده‌سازی زندگی و بهبود کارایی کمک کنند.

مثال:

De-clutters can help simplify your life and improve efficiency.

معنی فارسی کلمه de-clutters

: معنی de-clutters به فارسی

عمل حذف شلوغی از یک فضای فیزیکی یا دیجیتال.