معنی فارسی de-mist

B1

عملی برای زدودن بخار یا مه، معمولاً از روی عینک یا لنز دوربین.

To remove fog or condensation from a surface, typically lenses or glass.

example
معنی(example):

شما باید عینک های خود را وقتی بخار می‌گیرد، از بخار دور کنید.

مثال:

You need to de-mist your glasses when they get foggy.

معنی(example):

او از یک پارچه خاص برای زدودن بخار از لنز دوربین استفاده کرد.

مثال:

He used a special cloth to de-mist the camera lens.

معنی فارسی کلمه de-mist

: معنی de-mist به فارسی

عملی برای زدودن بخار یا مه، معمولاً از روی عینک یا لنز دوربین.