معنی فارسی de-mounts

B1

عمل جداسازی، به معنای جدا کردن یک شیء از پایه‌اش است.

The action of removing something from its mounting.

example
معنی(example):

او آنتن را با احتیاط قبل از نگهداری جدا می‌کند.

مثال:

He de-mounts the antenna carefully before storage.

معنی(example):

او همیشه پس از نمایشگاه، آثار هنری را جدا می‌کند.

مثال:

She always de-mounts the artworks after the exhibition.

معنی فارسی کلمه de-mounts

: معنی de-mounts به فارسی

عمل جداسازی، به معنای جدا کردن یک شیء از پایه‌اش است.