معنی فارسی de-nuclearised

B1

وضعیت یک کشور که دیگر تسلیحات هسته‌ای ندارد.

The condition of having eliminated nuclear weapons or capability.

example
معنی(example):

این کشور اکنون پس از پیمان، هسته‌ای شده است.

مثال:

The nation is now de-nuclearised following the treaty.

معنی(example):

او وضعیت هسته‌ای نشده کشور را گزارش داد.

مثال:

He reported the de-nuclearised status of the country.

معنی فارسی کلمه de-nuclearised

: معنی de-nuclearised به فارسی

وضعیت یک کشور که دیگر تسلیحات هسته‌ای ندارد.