معنی فارسی de-programme
B1عملی که طی آن یک فرد از برنامهای خاص یا اصولی خاص خارج میشود.
To remove or undo a programmed set of beliefs or behaviors.
- VERB
example
معنی(example):
برای خارج کردن برنامه یک نفر، ابتدا باید ذهنیت او را درک کنید.
مثال:
To de-programme someone, you must first understand their mindset.
معنی(example):
متخصصان در نحوه خارج کردن مؤثر افراد از برنامهها آموزش دیدهاند.
مثال:
Experts are trained in how to effectively de-programme individuals.
معنی فارسی کلمه de-programme
:
عملی که طی آن یک فرد از برنامهای خاص یا اصولی خاص خارج میشود.