معنی فارسی de-skilled
B1به حالتی اطلاق میشود که فرد دیگر مهارتهای اولیهای را که برای انجام کار لازم است، ندارد و به دلیل تغییرات در فناوری یا محیط کار، کارش را از دست میدهد.
To lose skills or become less skilled due to changes in work processes or technology.
- VERB
example
معنی(example):
پس از سالها اتوماسیون، بسیاری از کارگران ناکارآمد شدند.
مثال:
After years of automation, many workers became de-skilled.
معنی(example):
معرفی فناوری باعث شده است که برخی از کارمندان احساس ناکارآمدی کنند.
مثال:
The introduction of technology has left some employees feeling de-skilled.
معنی فارسی کلمه de-skilled
:
به حالتی اطلاق میشود که فرد دیگر مهارتهای اولیهای را که برای انجام کار لازم است، ندارد و به دلیل تغییرات در فناوری یا محیط کار، کارش را از دست میدهد.