معنی فارسی de-skills
B1پروسهای که در آن مهارتها و تواناییهای لازم برای انجام یک کار خاص کاهش مییابد.
The action of reducing the skill level required for a job or task.
- VERB
example
معنی(example):
فناوری معمولاً نیروی کار را لاغر میکند زیرا کارها سادهتر میشوند.
مثال:
Technology often de-skills the labor force as tasks become simplified.
معنی(example):
رشد خودکارسازی عموماً کارگران را لاغر میکند.
مثال:
The rise of automation frequently de-skills workers.
معنی فارسی کلمه de-skills
:
پروسهای که در آن مهارتها و تواناییهای لازم برای انجام یک کار خاص کاهش مییابد.