معنی فارسی dead hand
B2به معنای اثر منفی یا مضر قدرت، قوانین یا سنتها که مانع پیشرفت میشوند.
An expression referring to the harmful influence of outdated practices or bureaucratic obstacles.
- IDIOM
example
معنی(example):
این پروژه به دلیل دست مرده بوروکراسی متوقف شد.
مثال:
The project was stalled due to the dead hand of bureaucracy.
معنی(example):
او احساس میکرد که دست مرده سنت او را از امتحان کردن چیزهای جدید بازمیدارد.
مثال:
He felt the dead hand of tradition holding him back from trying new things.
معنی فارسی کلمه dead hand
:
به معنای اثر منفی یا مضر قدرت، قوانین یا سنتها که مانع پیشرفت میشوند.