معنی فارسی deal flow

B2

جریان معاملات، نمای کلی از تعداد و کیفیت معاملاتی که در یک زمان مشخص به وقوع می‌پیوندد.

The rate at which investor deals are generated and processed in a business.

example
معنی(example):

این استارتاپ بر روی مدیریت جریان معاملات خود به‌طور مؤثر متمرکز است.

مثال:

The startup is focused on managing its deal flow efficiently.

معنی(example):

سرمایه‌گذاران به دنبال یک جریان معاملاتی سالم برای اطمینان از فرصت‌ها هستند.

مثال:

Investors look for a healthy deal flow to ensure opportunities.

معنی فارسی کلمه deal flow

: معنی deal flow به فارسی

جریان معاملات، نمای کلی از تعداد و کیفیت معاملاتی که در یک زمان مشخص به وقوع می‌پیوندد.