معنی فارسی dealign

B1 /diː.əˈlaɪn/

تراز نکردن، تنظیم مجدد انتظارات، چشم‌اندازها یا استراتژی‌ها به منظور تطابق با شرایط جدید.

To adjust or realign something based on new perspectives or changes.

verb
معنی(verb):

To put, or to become, out of alignment

example
معنی(example):

آنها پس از تغییر پروژه، مجبور شدند انتظارات خود را تراز کنند.

مثال:

They had to dealign their expectations after the project changed.

معنی(example):

تراز نکردن به معنی تنظیم استراتژی خود بر اساس اطلاعات جدید است.

مثال:

To dealign means to adjust your strategy based on new information.

معنی فارسی کلمه dealign

: معنی dealign به فارسی

تراز نکردن، تنظیم مجدد انتظارات، چشم‌اندازها یا استراتژی‌ها به منظور تطابق با شرایط جدید.