معنی فارسی death taxes
B1مالیات بر میراث، مالیاتی که در صورت فوت شخص بر داراییها و اموال او وضع میشود.
A phrase indicating that death and taxes are unavoidable aspects of life.
- noun
noun
معنی(noun):
(US politics) inheritance tax
example
معنی(example):
در زندگی، دو چیز قطعی وجود دارد: مرگ و مالیات.
مثال:
In life, there are two certainties: death and taxes.
معنی(example):
مردم اغلب در مورد مالیات مرگ به عنوان یک حقیقت غمانگیز شوخی میکنند.
مثال:
People often joke about death taxes as a sad truth.
معنی فارسی کلمه death taxes
:
مالیات بر میراث، مالیاتی که در صورت فوت شخص بر داراییها و اموال او وضع میشود.