معنی فارسی death tolls

B1

تعداد افرادی که در یک حادثه یا فاجعه جان خود را از دست داده‌اند.

The number of deaths resulting from a specific event, typically a disaster or crisis.

noun
معنی(noun):

The number of dead as a result of a war, natural disaster or other incident.

example
معنی(example):

تعداد قربانیان این فاجعه همچنان در حال افزایش است.

مثال:

The death toll from the disaster continues to rise.

معنی(example):

مسئولان بعد از طوفان تعداد قربانیان را گزارش کردند.

مثال:

Officials reported the death toll after the storm.

معنی فارسی کلمه death tolls

: معنی death tolls به فارسی

تعداد افرادی که در یک حادثه یا فاجعه جان خود را از دست داده‌اند.