معنی فارسی death-watch

B2

تماشاگر مرگ، سوسکی که معمولاً در چوب‌های قدیمی زندگی می‌کند و نامش به دلیل شنیده شدن صداهای خاص آن است.

A type of beetle known for infesting wood and making sounds that resemble ticking.

example
معنی(example):

سوسک تماشاگر مرگ به ساختارهای چوبی قدیمی حمله می‌کند.

مثال:

The death-watch beetle infests old wooden structures.

معنی(example):

در داستان‌های وحشت، تماشای مرگ معمولاً نشانه نزدیک شدن به نابودی است.

مثال:

In horror stories, a death-watch often signifies impending doom.

معنی فارسی کلمه death-watch

: معنی death-watch به فارسی

تماشاگر مرگ، سوسکی که معمولاً در چوب‌های قدیمی زندگی می‌کند و نامش به دلیل شنیده شدن صداهای خاص آن است.