معنی فارسی debatably
B2قابل بحث؛ به معنای این که چیزی ممکن است مورد اختلاف نظر باشد.
In a way that is open to discussion or argument.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور قابل بحث بهترین بازیکن تیم است.
مثال:
He is debatably the best player in the team.
معنی(example):
این رویداد به طور قابل بحث موفقیتآمیز بود، با وجود چالشهایی.
مثال:
The event was debatably successful, despite some challenges.
معنی فارسی کلمه debatably
:
قابل بحث؛ به معنای این که چیزی ممکن است مورد اختلاف نظر باشد.