معنی فارسی debitable

B1

قابل بدهی، اشاره به چیزی دارد که می‌توان آن را به عنوان هزینه حساب کرد.

Able to be debited; typically refers to expenses that can be charged.

example
معنی(example):

هزینه‌ها قابل بدهی در برابر بودجه پروژه بودند.

مثال:

The expenses were debitable against the project budget.

معنی(example):

او تمام اقلام قابل بدهی را در گزارش ثبت کرد.

مثال:

He noted all debitable items in the report.

معنی فارسی کلمه debitable

: معنی debitable به فارسی

قابل بدهی، اشاره به چیزی دارد که می‌توان آن را به عنوان هزینه حساب کرد.