معنی فارسی debitor

B1

شخص یا نهادی که به دیگری بدهی دارد.

An individual or entity that owes money.

example
معنی(example):

بدهکار باید قرض را تا ماه آینده بازپرداخت کند.

مثال:

The debitor must reimburse the loan by next month.

معنی(example):

بانک با بدهکار در مورد پرداخت‌های معوقه تماس گرفت.

مثال:

The bank contacted the debitor regarding outstanding payments.

معنی فارسی کلمه debitor

: معنی debitor به فارسی

شخص یا نهادی که به دیگری بدهی دارد.