معنی فارسی debt ceilings

B1

محدودیتی که برای حداکثر میزان بدهی یک دولت یا نهاد مالی وضع می‌شود.

A limit imposed on the maximum amount of debt that a government or financial entity can incur.

noun
معنی(noun):

The limit up to which an entity (usually a government) is legally allowed to borrow.

example
معنی(example):

دولت سقف بدهی را برای جلوگیری از بحران مالی افزایش داد.

مثال:

The government raised the debt ceiling to avoid a financial crisis.

معنی(example):

سقف‌های بدهی می‌توانند محدودیت‌هایی برای میزان قرض کردن دولت ایجاد کنند.

مثال:

Debt ceilings can limit how much a government can borrow.

معنی فارسی کلمه debt ceilings

: معنی debt ceilings به فارسی

محدودیتی که برای حداکثر میزان بدهی یک دولت یا نهاد مالی وضع می‌شود.