معنی فارسی debt-free
B1وضعیتی که در آن فرد یا سازمان هیچ بدهی نداشته باشد.
Having no outstanding debts.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Free of debt, not owing any money.
example
معنی(example):
پس از سالها کار سخت، آنها سرانجام بدون بدهی شدهاند.
مثال:
After years of hard work, they are finally debt-free.
معنی(example):
زندگی بدون بدهی به او آرامش خاطر داده است.
مثال:
Living debt-free has given her peace of mind.
معنی فارسی کلمه debt-free
:
وضعیتی که در آن فرد یا سازمان هیچ بدهی نداشته باشد.