معنی فارسی decadency

B2

کیفیت یا حالت زوال یا فساد، به ویژه در زندگی یا ارزش‌های اخلاقی.

The quality or state of being decadent; a decline in moral or cultural values.

example
معنی(example):

زوال این دوره در سبک زندگی پرخرج ثروتمندان مشخص بود.

مثال:

The decadency of the era was evident in the extravagant lifestyles of the wealthy.

معنی(example):

بسیاری از زوال موجود در رسانه‌های محبوب امروز انتقاد می‌کنند.

مثال:

Many criticize the decadency present in popular media today.

معنی فارسی کلمه decadency

: معنی decadency به فارسی

کیفیت یا حالت زوال یا فساد، به ویژه در زندگی یا ارزش‌های اخلاقی.