معنی فارسی decadently
B2به طور زوالگرایانه، اشاره به زندگی یا مصرف با افراط و تجمل.
In a manner that is characterized by decadence; indulgently and excessively luxurious.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز زوالگرایانهای زندگی میکرد و پولش را برای تعطیلات لوکس خرج میکرد.
مثال:
She lived decadently, spending her money on luxurious vacations.
معنی(example):
این کیک به طرز زوالگرایانهای غنی بود و لایههای شکلات و خامه داشت.
مثال:
The cake was decadently rich, with layers of chocolate and cream.
معنی فارسی کلمه decadently
:
به طور زوالگرایانه، اشاره به زندگی یا مصرف با افراط و تجمل.