معنی فارسی decay/decay
B1پوسیدگی به معنای خراب شدن یا تجزیه شدن یک شیء یا ماده به دلیل تأثیر عواملی مانند زمان، گرما و رطوبت است.
The process of rotting or decomposing due to the action of bacteria, fungi, or other microorganisms.
- OTHER
example
معنی(example):
ساختمان قدیمی پس از سالها بیتوجهی شروع به پوسیدن کرد.
مثال:
The old building began to decay after years of neglect.
معنی(example):
میوه اگر برای مدت طولانی بیرون بماند، پوسیده خواهد شد.
مثال:
The fruit will decay if it's left out too long.
معنی فارسی کلمه decay/decay
:پوسیدگی به معنای خراب شدن یا تجزیه شدن یک شیء یا ماده به دلیل تأثیر عواملی مانند زمان، گرما و رطوبت است.