معنی فارسی grab/grab

B1

گرفتن، به دست آوردن یا تصاحب کردن چیزی با دستان.

To seize or take hold of something suddenly or quickly.

example
معنی(example):

من قبل از رفتن باید کیفم را بگیرم.

مثال:

I need to grab my bag before we leave.

معنی(example):

می‌توانی یک نوشیدنی از یخچال برایم بگیری؟

مثال:

Can you grab me a drink from the fridge?

معنی فارسی کلمه grab/grab

:

گرفتن، به دست آوردن یا تصاحب کردن چیزی با دستان.