معنی فارسی decayer

B1

فاسدکننده، ماده‌ای که به تدریج تجزیه شده یا کیفیت خود را از دست می‌دهد.

A substance or entity that causes decay or deterioration.

example
معنی(example):

فاسدکننده مواد باعث وخیم شدن آن شد.

مثال:

The decayer of the material caused it to deteriorate.

معنی(example):

در علم، یک فاسدکننده می‌تواند به ماده‌ای اشاره کند که تجزیه می‌شود.

مثال:

In science, a decayer can refer to a substance that breaks down.

معنی فارسی کلمه decayer

: معنی decayer به فارسی

فاسدکننده، ماده‌ای که به تدریج تجزیه شده یا کیفیت خود را از دست می‌دهد.