معنی فارسی decelerator
B2وسیلهای که به کاهش سرعت یک شی یا وسیله کمک میکند.
A device or mechanism that slows down the motion of a vehicle or object.
- NOUN
example
معنی(example):
دکسلرومتر به ماشین کمک میکند تا به طور ایمن آهسته شود.
مثال:
The decelerator helps the car slow down safely.
معنی(example):
آنها یک دکسلرومتر نصب کردند تا ترمزهای وسیله نقلیه را بهبود ببخشند.
مثال:
They installed a decelerator to improve the vehicle's brakes.
معنی فارسی کلمه decelerator
:
وسیلهای که به کاهش سرعت یک شی یا وسیله کمک میکند.