معنی فارسی decerned
B1تشخیص دادن، به معنای شناسایی و توجه به جزئیات.
Past tense of 'decern'; recognized or noted distinctions.
- VERB
example
معنی(example):
او جزئیات دقیق را در نقاشی تشخیص داد.
مثال:
She decerned the fine details in the painting.
معنی(example):
پس از بررسی دقیق، او تفاوتها را تشخیص داد.
مثال:
After careful examination, he decerned the differences.
معنی فارسی کلمه decerned
:
تشخیص دادن، به معنای شناسایی و توجه به جزئیات.