معنی فارسی decommunize
B2بیکمونیستسازی به معنای حذف تأثیرات و نمادهای کمونیسم از ساختارهای اجتماعی و دولتی است.
To remove communist influences from society or government.
- verb
verb
معنی(verb):
To divest of communism.
example
معنی(example):
پس از سقوط رژیم، کشور هدف داشت تا دولت خود را از کمونیسم خالی کند.
مثال:
After the fall of the regime, the country aimed to decommunize its government.
معنی(example):
فرایند بیکمونیستسازی فضاهای عمومی شامل تغییر نام خیابانها و حذف نمادها بود.
مثال:
The process to decommunize public spaces included renaming streets and removing symbols.
معنی فارسی کلمه decommunize
:
بیکمونیستسازی به معنای حذف تأثیرات و نمادهای کمونیسم از ساختارهای اجتماعی و دولتی است.