معنی فارسی decolour
B1بیرنگ کردن به معنای کاهش یا حذف رنگ در یک شیء یا سطح است.
To remove or reduce the color of something.
- verb
verb
معنی(verb):
To deprive of colour; to bleach.
example
معنی(example):
آفتاب میتواند پارچههایی را که برای مدت طولانی در خارج ماندهاند، بیرنگ کند.
مثال:
The sun can decolour fabrics left outside for too long.
معنی(example):
او تصمیم گرفت تا رنگ نقاشی را بیرنگ کند تا ظاهری ملایمتر داشته باشد.
مثال:
She decided to decolour the painting to give it a softer look.
معنی فارسی کلمه decolour
:
بیرنگ کردن به معنای کاهش یا حذف رنگ در یک شیء یا سطح است.