معنی فارسی decompensatory

C1

عدم جبران، توصیف حالاتی که در آن بدن نمی‌تواند به طور مؤثر به شرایط غیرعادی پاسخ دهد.

Descriptive of conditions or mechanisms in which the body fails to effectively respond to abnormalities.

example
معنی(example):

مکانیزم‌های عدم جبران در بدن گاهی اوقات می‌توانند بیشتر از آنکه مفید باشند، آسیب برسانند.

مثال:

The decompensatory mechanisms in the body can sometimes cause more harm than good.

معنی(example):

پزشکان باید به پاسخ‌های عدم جبران در بیماران مبتلا به بیماری‌های مزمن توجه کنند.

مثال:

Doctors must be cautious of decompensatory responses in patients with chronic illnesses.

معنی فارسی کلمه decompensatory

: معنی decompensatory به فارسی

عدم جبران، توصیف حالاتی که در آن بدن نمی‌تواند به طور مؤثر به شرایط غیرعادی پاسخ دهد.