معنی فارسی deconcatenate
B1دیکانکت کردن، به معنای جدا کردن رشتهها یا عناصر متصل است.
To separate parts that are linked or concatenated.
- VERB
example
معنی(example):
برای تجزیه و تحلیل دادهها، باید رشتهها را دیکانکت کنیم.
مثال:
To analyze the data, we need to deconcatenate the strings.
معنی(example):
این الگوریتم بهمنظور دیکانکت کردن ورودی طراحی شده بود.
مثال:
The algorithm was designed to deconcatenate the input.
معنی فارسی کلمه deconcatenate
:
دیکانکت کردن، به معنای جدا کردن رشتهها یا عناصر متصل است.