معنی فارسی decongestion

B1

کاهش تجمع یا شلوغی، به ویژه در زمینه ترافیک یا دیگر پدیده‌ها.

The process or act of relieving congestion or overcrowding.

example
معنی(example):

سیاست‌های جدید به هدف کاهش شلوغی ترافیک در شهر است.

مثال:

The new policies aim at the decongestion of traffic in the city.

معنی(example):

کاهش شلوغی همچنین برای بهبود کیفیت هوا مهم است.

مثال:

Decongestion is also important for improving air quality.

معنی فارسی کلمه decongestion

: معنی decongestion به فارسی

کاهش تجمع یا شلوغی، به ویژه در زمینه ترافیک یا دیگر پدیده‌ها.