معنی فارسی decontextualised
B1زدودن زمینه شده، مفهومی است که بدون شرایط و سیاق خاص آن بررسی میشود.
Describes something that has been stripped of its context.
- verb
verb
معنی(verb):
To divest of context.
example
معنی(example):
دادههای زدودن زمینه شده دشوار بود تا تفسیر شود.
مثال:
The decontextualised data was difficult to interpret.
معنی(example):
او یک نسخه زدودن زمینه شده از رویداد را ارائه داد.
مثال:
He presented a decontextualised version of the event.
معنی فارسی کلمه decontextualised
:
زدودن زمینه شده، مفهومی است که بدون شرایط و سیاق خاص آن بررسی میشود.