معنی فارسی deconvolve

C2

تحلیل و شکستن توابع پیچیده به اجزای ساده‌تر.

To analyze and break down complex functions into simpler components.

example
معنی(example):

دانشمندان باید داده‌ها را تجزیه کنند تا نتایج را درک کنند.

مثال:

Scientists need to deconvolve the data to understand the results.

معنی(example):

این نرم‌افزار می‌تواند تصاویر را برای وضوح بهتر تجزیه کند.

مثال:

The software can deconvolve the images for better clarity.

معنی فارسی کلمه deconvolve

: معنی deconvolve به فارسی

تحلیل و شکستن توابع پیچیده به اجزای ساده‌تر.