معنی فارسی decrepitude
B1 /dɘˈkɹɛpɪˌtuːd/حالت پیر و فرسوده شدن، معمولاً به دلیل کهولت سن.
The state of being decrepit or worn out, typically due to old age.
- noun
noun
معنی(noun):
The state of being decrepit or worn out from age or long use
example
معنی(example):
پیرمرد در حالت پیری و فرسودگی بود و به کمک نیاز داشت.
مثال:
The old man was in a state of decrepitude and needed assistance.
معنی(example):
فرسودگی معمولاً با مسائل بهداشتی مختلفی همراه است.
مثال:
Decrepitude often comes with various health issues.
معنی فارسی کلمه decrepitude
:
حالت پیر و فرسوده شدن، معمولاً به دلیل کهولت سن.
