معنی فارسی decrew
B1کاهش تعداد افراد یا خدمه در یک وسیله نقلیه.
To reduce the crew on a vehicle or vessel.
- VERB
example
معنی(example):
تیم تصمیم گرفت که خدمه را قبل از تعمیرات کشتی کم کند.
مثال:
The team decided to decrew the ship before maintenance.
معنی(example):
آنها مجبور بودند به دلیل بدی آب و هوا خدمه را کم کنند.
مثال:
They had to decrew the aircraft due to bad weather.
معنی فارسی کلمه decrew
:
کاهش تعداد افراد یا خدمه در یک وسیله نقلیه.