معنی فارسی decriminalisation
C1عملی که در آن چیزی که قبلاً جرم محسوب می‌شد، دیگر جرم نخواهد بود.
The process of removing criminal penalties for certain acts.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of making a previously criminal activity no longer treatable as a criminal offence.
مثال:
the decriminalization of all plant-based psychedelics
معنی(noun):
The act of turning a criminal into a non-criminal by making their activities legal.
example
معنی(example):
غیرجنایی‌سازی برخی داروها بحث ملی را برانگیخته است.
مثال:
The decriminalisation of certain drugs has sparked a national debate.
معنی(example):
حامیان غیرجنایی‌سازی برای آزادی‌های فردی استدلال می‌کنند.
مثال:
Advocates for decriminalisation argue for personal freedoms.
معنی فارسی کلمه decriminalisation
:
عملی که در آن چیزی که قبلاً جرم محسوب می‌شد، دیگر جرم نخواهد بود.
