معنی فارسی decries
B2محکوم کردن، اعتراض کردن، ابراز نارضایتی در مورد موضوعی.
To publicly denounce or criticize something strongly.
- verb
verb
معنی(verb):
To denounce as harmful.
معنی(verb):
To blame for ills.
example
معنی(example):
بسیاری از فعالان به شدت رفتارهای غیراخلاقی شرکت را محکوم کردند.
مثال:
Many activists decries the company’s unethical practices.
معنی(example):
او کمبود اقدام در مورد تغییرات آب و هوا را محکوم می‌کند.
مثال:
She decries the lack of action on climate change.
معنی فارسی کلمه decries
:
محکوم کردن، اعتراض کردن، ابراز نارضایتی در مورد موضوعی.
