معنی فارسی decubation

B1

فرایند تغییر وضعیت یا حرکات بیمار در تخت خواب برای جلوگیری از زخم بستر.

The change of position in bed to avoid pressure ulcers or enhance healing.

example
معنی(example):

دكوباسیون برای بیمارانی که از جراحی بهبود می‌یابند، مهم است.

مثال:

Decubation is important for patients recovering from surgery.

معنی(example):

این مطالعه تأثیر دكوباسیون بر زخم‌های بستر را بررسی کرد.

مثال:

The study examined the effects of decubation on bed sores.

معنی فارسی کلمه decubation

: معنی decubation به فارسی

فرایند تغییر وضعیت یا حرکات بیمار در تخت خواب برای جلوگیری از زخم بستر.