معنی فارسی decupled
B1ده برابر شدن، به حالتی که چیزی به مقدار ده برابر رسیده باشد.
Increased to ten times; multiplied by ten.
- VERB
example
معنی(example):
تیم پارامترها را ده برابر کرد تا کارایی را بهبود بخشد.
مثال:
The team decupled the parameters to improve efficiency.
معنی(example):
او با reorganizing وظایفش بار کاریاش را ده برابر کرد.
مثال:
She decupled her workload by reorganizing her tasks.
معنی فارسی کلمه decupled
:
ده برابر شدن، به حالتی که چیزی به مقدار ده برابر رسیده باشد.