معنی فارسی decuplet
B1ده قلو، زایمان یا به دنیا آمدن ده نوزاد همزمان.
A set of ten offspring born at one birth.
- NOUN
example
معنی(example):
زایمان یک ده قلو بسیار نادر است.
مثال:
The birth of a decuplet is very rare.
معنی(example):
یک ده قلو میتواند شادی و چالشهای زیادی به همراه داشته باشد.
مثال:
A decuplet can bring immense joy and challenges.
معنی فارسی کلمه decuplet
:
ده قلو، زایمان یا به دنیا آمدن ده نوزاد همزمان.