معنی فارسی decussated
C2به معنای متقاطع، به ویژه در اشاره به ساختارهای عصبی یا گیاهی به کار میرود.
Describing fibers or structures that intersect or cross over each other.
- verb
verb
معنی(verb):
To form an X or to cross or intersect.
example
معنی(example):
فیبرهای عصبی متقاطع برای عملکرد صحیح ضروری هستند.
مثال:
The decussated nerve fibers are essential for proper function.
معنی(example):
در ستون فقرات، سیگنالهای متقاطع به هماهنگی حرکت کمک میکنند.
مثال:
In the spine, decussated signals help coordinate movement.
معنی فارسی کلمه decussated
:
به معنای متقاطع، به ویژه در اشاره به ساختارهای عصبی یا گیاهی به کار میرود.