معنی فارسی dedans

B1

درون، داخلی، یک واژه برای اشاره به فضای درونی یک شی یا مکان.

Inside; within.

noun
معنی(noun):

(court tennis) A division, at one end of a tennis court, for spectators.

example
معنی(example):

گربه درون کاناپه پنهان شده است.

مثال:

The cat is hiding dedans the sofa.

معنی(example):

او اسباب بازی‌هایش را درون یک جعبه نگه می‌دارد.

مثال:

He keeps his toys dedans a box.

معنی فارسی کلمه dedans

: معنی dedans به فارسی

درون، داخلی، یک واژه برای اشاره به فضای درونی یک شی یا مکان.