معنی فارسی dedd
B1در اینجا به معنی خسته، بیحال یا مرده است.
To be in a state of exhaustion or lifelessness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او بعد از یک روز طولانی خیلی خسته به نظر میرسید.
مثال:
He looked very dedd after the long day.
معنی(example):
گیاه بدون آب به نظر مرده میرسید.
مثال:
The plant seemed dedd without water.
معنی فارسی کلمه dedd
:
در اینجا به معنی خسته، بیحال یا مرده است.