معنی فارسی dedogmatize
B1خنثی کردن دیدگاههای سخت و غیرمنعطف و فراهم آوردن فضایی برای تفکر باز.
To free from dogmatic beliefs or attitudes.
- VERB
example
معنی(example):
این سخنرانی هدف داشت تا عقاید سخت و سفت گروه را خنثی کند.
مثال:
The lecture aimed to dedogmatize the rigid beliefs held by the group.
معنی(example):
آنها تلاش کردند تا دیدگاههای سنتی در جامعه را خنثی کنند.
مثال:
They worked to dedogmatize the traditional views in the community.
معنی فارسی کلمه dedogmatize
:
خنثی کردن دیدگاههای سخت و غیرمنعطف و فراهم آوردن فضایی برای تفکر باز.