معنی فارسی deductory
B2روشی برای استدلال که بر پایه استنتاج و نتیجهگیری است.
Relating to or derived from deduction, especially in reasoning.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت استنتاجی استدلال مشهود بود.
مثال:
The deductory nature of the argument was evident.
معنی(example):
بسیاری از استدلالهای استنتاجی به حقایق ثابت متکی هستند.
مثال:
Many deductory arguments rely on established facts.
معنی فارسی کلمه deductory
:
روشی برای استدلال که بر پایه استنتاج و نتیجهگیری است.